نجوای دردهایم
به گوشت نمی رسد
که مرهم آن شوی اما .
پاکی ندای درونم را
آوای دلنواز ِ
دونلی ِ اسپندار را
لباس های پُلّی و پلیواری ِ
دختران دیارم را
با چشم و گوشِ دل ببین .
بسوی من بیا
بمان با من
بخوان همصدای من
من آنی نیستم
که در انتهای تاریکی
پاسبان شب
از من نگاشته
نقشی از کبودی
بر دیوارِ کینه .
شعیب ویدادزهی
شعر زیبای انتهای تاریکی از شعیب ویدادزهی دانشجوی رشته ی الهیات دانشگاه سیستان و بلوچستان
شعیب ,انتهای ,نگاشته نقشی ,کبودی بر ,دیوارِ ,کینه ,نگاشته نقشی از ,من نگاشته نقشی ,شب از من ,از کبودی بر ,کبودی بر دیوارِ
درباره این سایت